علاقه من به روانکاوی از زمانی شکل گرفت که متوجه شدم برای کمک به دیگران، ابتدا باید خودم را عمیقاً بشناسم. این مسیر «شناخت خود» به من آموخت که آگاهی از درونیات و پذیرش جنبههای مختلف خود، پیششرطی برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود و دیگران است.
هدف من در کار درمان تحلیلی این است که به مراجعین کمک کنم تا نه تنها به درک بهتری از نقصها و چالشهای خود برسند، بلکه در کنار آن توانمندیهای خود را شناسایی و تقویت کنند. باور دارم که آگاهی و پذیرش، اولین گام در مسیر رشد و تحول است و این همان چیزی است که مرا به ادامه این مسیر الهامبخش میکند.
علاقه من بررسی روابط انسان هاست. نشستن و نگاه کردن به ادمها در مسیر زندگی. چه شد که به اینجا رسیدند و با چه کسانی تعامل دارند و چگونه. چقدر روابط برایشان امن یا نا امن هست. بنابراین رویکردم را از رویکرهای معاصر انتخاب کردم تا بتوانم انسانها رو در دنیای پرشتاب امروزی، بهتر بفهمم.
رویکرد من «رابطه ای» و «بین فردی» است.
من دانش آموخته دانشگاه فردوسی مشهد در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد هستم.
بعد از اتمام دوره کارشناسی در روانشناسی بالینی، شروع به کار به صورت داوطلبانه با کودکان بدسرپرست کردم.
سپس به مدت یکسال با بیماران اعصاب و روان مزمن در یکی از توانبخشی های شبانه روزی کار کردم. بعد از اتمام کارشناسی ارشد، با کودکان و بزرگسالان دارای محدویت های ذهنی و جسمی، اوتیسم و بیش فعالی کار کردم.
پس از شروع درمان فردی، علاقه بیشتری به روانکاوی و تحلیل عمیق روابط و شخصیت پیدا کردم و شروع به یادگیری این حوزه هم کردم و زیر نظر اساتید به نام در ایران و خارج از ایران دوره دیدم.
برای تکمیل این دانش و به روز کردن خود، کارشناسی ارشد دوم را در رشته «مطالعات روانکاوی» در دانشگاه اِسکس انگلستان گرفتم.
در حال حاضر ضمن کار کردن با کودکان و نوجوانان اوتیستیک، محدودیت های ذهنی و جسمی و بیماران آسیب مغزی، به درمان تحلیلی نیز میپردازم و سوپرویژن دریافت میکنم.
دوشنبه تا شنبه:۸ الی ۲۱
یکشنبه:تعطیل